به سایت آموزش زبان انگلیسی خوش آمدید.
آموزش صفت ها در زبان انگلیسی Adjectives بخش دوم

آموزش صفت ها در زبان انگلیسی Adjectives بخش دوم

آموزش صفت ها در زبان انگلیسی Adjectives بخش دوم

صفت ها چقدر مهم هستند؟

یک صفت می تواند رنگ، اندازه، حالت، حس، کمیت، ظاهر، زمان یا شخصیت یک اسم یا ضمیر را نشان دهد. همچنین، صفت ها قادر به بیان مقایسه ها بر اساس درجه هستند. با این حال، صفت ها صرفاً مجبور نیستند یک شی را توصیف کنند، بلکه می توانند برای توصیف چیزی که ملموس نیست نیز استفاده شوند. یک مثال خوب در این مورد استفاده از صفت ها برای صحبت در مورد شخصیت شخصی است. ممکن است چیزی به این جمله بگویید: «پدر من مردی باهوش است».

صفت ها با توصیف جنبه های بصری، چشایی، بویایی، صدا و ویژگی های احساسی یا غیر فیزیکی راه بسیار خوبی برای جذب حواس هستند.به طور خلاصه، صفت بخشی از گفتار است که رایج است و مردم آن را تقریباً به طور خودکار چه در گفتار و چه در نوشتار استفاده می کنند.

اطلاعات بیشتر در مورد صفت

سوالاتی برای شناسایی صفت ها

  • ما معمولاً می‌توانیم یک صفت را با پرسیدن سؤالات خاصی مانند چند، چه رنگ، کدام یک یا چه نوع مشخص کنیم. پاسخ به سوالات بالا به روشن شدن صفت های موجود در جمله کمک می کند.

بیش از حد از صفت ها استفاده نکنید

  • هنگام نوشتن می خواهید صفاتی را انتخاب کنید که نوشته شما را تقویت می کند. صفت هایی را انتخاب کنید که هدف نوشتن شما را مشخص می کنند. در حالی که صفت ها می توانند به اسم ها ویژگی بیافزایند، در صورت استفاده بی رویه می توانند متن شما را نیز سنگین کنند. از افزودن صفت برای زیباتر شدن نوشته خود اجتناب کنید. برای جبران اسامی ضعیف از صفت استفاده نکنید. در عوض، اسم های قوی تر انتخاب کنید.

درجه بندی

  • ما می توانیم بیشتر صفت ها را درجه بندی کنیم. به این معنا که صفت ها امکان تغییر معنای خود را توسط قیدها می دهند. نمونه هایی از قیدها عبارتند از بسیار، کمی نسبتاً، و بسیار. هنگام جفت کردن صفت‌های درجه‌پذیر با قیدها، می‌توانیم شدت آنها را تنظیم کنیم.

Example:

The ship was very big.

She moved extremely slow.

صفت یا قید(Adjective or Adverb)

  • صفت ها ضمایر و اسم ها را تغییر می دهند. در مقابل، قیدها افعال را تغییر می دهند. بسیاری از قیدها پسوند -ly دارند. کلماتی مانند سریع و خطرناک نمونه هایی از قید با این پسوند هستند.

Example

Adjective: The girl is bad.

صفت: دختر بدی است.

Adverb: The girl performed badly in the final test.

قید: دختر در آزمون پایانی بد عمل کرد.

در جمله اول ویژگی های شخصیتی او بیان می شود اما در جمله دوم عملکرد دختر بیان می شود.

 

نمونه های صفت توصیفی(Descriptive Adjectives)

متداول ترین صفت ها توصیفی هستند. آنها کمک می کنند تا نوشتار ما واضح تر و دقیق تر شود. صفت های توصیفی این کار را با تغییر یک ضمیر یا اسم با یک ویژگی انجام می دهند. از این رو، این نوع صفت قبل از اسم یا ضمیر آمده است.

Examples

The blue dog saved the day.
The horrid woman cursed at me.
The smiling cat hid behind the couch.

نمونه های صفت توزیعی(Distributive Adjectives)

صفت های توزیعی به یک اسم خاص اشاره می کنند. معمولاً این صفت ها قبل از اسمی که می خواهند تغییر دهند ظاهر می شوند. علاوه بر این، آنها تمایل دارند با اسم های مفرد همراه شوند.

هر، هر، هر، هیچ، و هر دو نمونه هایی از صفت های توزیعی هستند.

Examples:

مثال ها

I do not want either jacket.

من هیچ یک از ژاکت ها را نمی خواهم.

I do not want any candy.

من هیچ شیرینی نمی خواهم.

مثال های صفت ملکی(Possessive Adjectives )

صفت های ملکی نشان دهنده مالکیت است. نمونه هایی از صفت های ملکی عبارتند از: her, his, their, who, your, its, our, and my.

مثال ها:
I liked his song.

آهنگش رو دوست داشتم

I love your jacket.

من عاشق کاپشنت هستم

I lost our money.

پولمان را گم کردم

نمونه های صفت پرسشی(Interrogative Adjectives)

صفت هایی که سوال می پرسند پرسشی هستند. چه، چه، و چه کسی صفت های پرسشی هستند.

مثال ها
Whose shoes did you take?

کفش های کی را گرفتی؟

Which dress will you wear?

کدام لباس را می پوشید؟

What dog did you adopt?

چه سگی رو قبول کردی؟

مثال های صفت نامعین(Indefinite Adjectives)

همه صفت ها اسم ها را مشخص تر نمی کنند. صفت های نامشخص غیر مشخص هستند. نمونه هایی از صفت های نامعین عبارتند از: no, few, any, many, many.

مثال ها

I saw several friends over the holiday season.

من چندین دوست را در فصل تعطیلات دیدم.

I have few friends.

من دوستان کمی دارم.

I have no family.

من خانواده ندارم

نمونه های صفت دنباله ای(Sequence Adjectives)

صفت های دنباله ای اعداد را به اسم ها اختصاص می دهند. با این حال، آنها نظم را با اعداد ترتیبی نشان نمی دهند.

مثال ها

I enjoyed the first read.

از اولین خواندن لذت بردم

I was the second child.

من بچه دوم بودم

My third doctor made a difference.

دکتر سوم من تفاوتی ایجاد کرد

مثال های صفت مناسب(Proper Adjectives)

اسم های خاص تولد صفت های خاص. یعنی صفت های خاص از اسم های خاص تشکیل می شوند. ضروری است که این صفت ها را با حروف بزرگ درآورید تا به اسم خاصی که از آن ناشی می شوند وفادار بمانید.

مثال ها

I have a German grandmother.

من یک مادربزرگ آلمانی دارم.

She enjoyed Shakespearean plays.

او از نمایشنامه های شکسپیر لذت می برد

Canada is an English and French-speaking country.

کانادا کشوری انگلیسی و فرانسوی زبان است

نمونه های صفت کمی(Quantitative Adjectives)

صفت های کمی ضمایر و اسم ها را به صورت عددی تغییر می دهند. آنها به سؤالات چند یا چند پاسخ می دهند.

مثال ها

She wants three children.

او سه فرزند می خواهد.

She keeps her four dogs in the house.

او چهار سگش را در خانه نگه می دارد.

I have two jackets from which to choose.

من دو کت دارم که از بین آنها می توانم انتخاب کنم

نمونه هایی از اسم های صفتی(Adjectival Nouns)

هنگامی که یک اسم اسم دیگری را تغییر می دهد، به یک صفت کاربردی تبدیل می شود. ما این اسم های تبدیل شده را اسم صفت یا تعدیل کننده اسم می نامیم.

مثال

ماشین اسپرت Sports car

سالاد توت فرنگی strawberry salad

از طرف دیگر، صفت ها می توانند به عنوان اسم ظاهر شوند. این زمانی اتفاق می افتد که گروه هایی از افراد توصیف می شوند. اسم تغییر یافته ناپدید می شود و صفت جای اسم را می گیرد.

مثال

جوانان به جوان تبدیل می شدند. The young people would change to the young

این صفت ها همیشه به دنبال آن هستند. These adjectives always follow the

 

منبع 7esl

دیدگاهتان را بنویسید